فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 310
مرحبا طاير فرخ پي فرخنده پيام ، خير مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام يا رب اين قافله را لطف ازل بدرقه باد ، که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام ماجراي من و معشوق مرا پايان نيست ، هر چه آغاز ندارد نپذيرد انجام گل ز حد برد تنعم نفسي رخ بنما ، سرو مي نازد و خوش نيست خدا را بخرام زلف دلدار چو زنار همي فرمايد ، برو اي شيخ که شد بر تن ما خرقه حرام مرغ روحم که همي زد ز سر سدره صفير ، عاقبت دانه خال تو فکندش در دام چشم بيمار مرا خواب نه درخور باشد ، من له يقتل داء دنف کيف ينام تو ترحم نکني بر من مخلص گفتم ، ذاک دعواي و ها انت و تلک الايام
حافظ ار ميل به ابروي تو دارد شايد
،
جاي در گوشه محراب کنند اهل کلام
تعبیر:
خبری به تو می رسد و زندگیت را دگرگون می کند. از موقعیت های به دست آمده، کاملاً استفاده کن تا همای رحمت را بر دوش خود احساس کنی. صبر داشته باش.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 440
سحر با باد مي گفتم حديث آرزومندي ، خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندي دعاي صبح و آه شب کليد گنج مقصود است ، بدين راه و روش مي رو که با دلدار پيوندي قلم را آن زبان نبود که سر عشق گويد باز ، وراي حد تقرير است شرح آرزومندي الا اي يوسف مصري که کردت سلطنت مغرور ، پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندي جهان پير رعنا را ترحم در جبلت نيست ، ز مهر او چه مي پرسي در او همت چه مي بندي همايي چون تو عالي قدر حرص استخوان تا کي ، دريغ آن سايه همت که بر نااهل افکندي در اين بازار اگر سوديست با درويش خرسند است ، خدايا منعمم گردان به درويشي و خرسندي
به شعر حافظ شيراز مي رقصند و مي نازند
،
سيه چشمان کشميري و ترکان سمرقندي
تعبیر:
زندگی فراز و نشیب بسیار دارد. اگر امروز دچار رنج و زحمت شده ای فردا به آرزوی خود می رسی به شرط آنکه از ناملایمات راه ناامید و مأیوس نشوی. به لطف خداوند توکل داشته باش و ایمان بیاور. غرور و تکبر را رها کن و با دوستان و افراد خانواده ات مشورت کن تا به مقصود خود برسی. زیاده طلب و حریص نباش.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 431
لبش مي بوسم و در مي کشم مي ، به آب زندگاني برده ام پي نه رازش مي توانم گفت با کس ، نه کس را مي توانم ديد با وي لبش مي بوسد و خون مي خورد جام ، رخش مي بيند و گل مي کند خوي بده جام مي و از جم مکن ياد ، که مي داند که جم کي بود و کي کي بزن در پرده چنگ اي ماه مطرب ، رگش بخراش تا بخروشم از وي گل از خلوت به باغ آورد مسند ، بساط زهد همچون غنچه کن طي چو چشمش مست را مخمور مگذار ، به ياد لعلش اي ساقي بده مي نجويد جان از آن قالب جدايي ، که باشد خون جامش در رگ و پي
زبانت درکش اي حافظ زماني
،
حديث بي زبانان بشنو از ني
تعبیر:
به آرزو و مراد خود خواهی رسید به شرط آنکه نا امید و مأیوس نباشی. از دوستی گله و شکایت داری. بهتر است که صبور باشی و با رفتار خود اعتماد او را جلب کنی. با دوستان مشفق درددل و مشورت کن و بار مشکلات را به تنهایی تحمل نکن.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 321
هر چند پير و خسته دل و ناتوان شدم ، هر گه که ياد روي تو کردم جوان شدم شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا ، بر منتهاي همت خود کامران شدم اي گلبن جوان بر دولت بخور که من ، در سايه تو بلبل باغ جهان شدم اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود ، در مکتب غم تو چنين نکته دان شدم قسمت حوالتم به خرابات مي کند ، هر چند کاين چنين شدم و آن چنان شدم آن روز بر دلم در معني گشوده شد ، کز ساکنان درگه پير مغان شدم در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت ، با جام مي به کام دل دوستان شدم از آن زمان که فتنه چشمت به من رسيد ، ايمن ز شر فتنه آخرزمان شدم من پير سال و ماه نيم يار بي وفاست ، بر من چو عمر مي گذرد پير از آن شدم
دوشم نويد داد عنايت که حافظا
،
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم
تعبیر:
صبر، کلید پیروزی است. عاقبت به هدف و مراد خود می رسی. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمت های خود را از تو دریغ نکند. آنچه خدا بخواهد همان می شود. سرنوشت خوبی در انتظار تو است.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 258
هزار شکر که ديدم به کام خويشت باز ، ز روي صدق و صفا گشته با دلم دمساز روندگان طريقت ره بلا سپرند ، رفيق عشق چه غم دارد از نشيب و فراز غم حبيب نهان به ز گفت و گوي رقيب ، که نيست سينه ارباب کينه محرم راز اگر چه حسن تو از عشق غير مستغنيست ، من آن نيم که از اين عشقبازي آيم باز چه گويمت که ز سوز درون چه مي بينم ، ز اشک پرس حکايت که من نيم غماز چه فتنه بود که مشاطه قضا انگيخت ، که کرد نرگس مستش سيه به سرمه ناز بدين سپاس که مجلس منور است به دوست ، گرت چو شمع جفايي رسد بسوز و بساز غرض کرشمه حسن است ور نه حاجت نيست ، جمال دولت محمود را به زلف اياز
غزل سرايي ناهيد صرفه اي نبرد
،
در آن مقام که حافظ برآورد آواز
تعبیر:
اکنون که زندگی به کام و مراد تو می چرخد، مراقب دشمنان و حسودان باش. راز دل را با هر کسی در میان نگذار تا مبادا دوباره دچار رنج و زحمت بشوی. با عقل و درایت جوانب کار را بسنج تا پیروزی و سرافرازی تو مستدام باشد.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 479
صبح است و ژاله مي چکد از ابر بهمني ، برگ صبوح ساز و بده جام يک مني در بحر مايي و مني افتاده ام بيار ، مي تا خلاص بخشدم از مايي و مني خون پياله خور که حلال است خون او ، در کار يار باش که کاريست کردني ساقي به دست باش که غم در کمين ماست ، مطرب نگاه دار همين ره که مي زني مي ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت ، خوش بگذران و بشنو از اين پير منحني
ساقي به بي نيازي رندان که مي بده
،
تا بشنوي ز صوت مغني هوالغني
تعبیر:
متکبر و خودپرست نباش. دوستانت را از خود نرنجان. روزگار به تندی سپری می شود. بهتر است به جای غم و شادی های زندگی، فکر کنی و با دوستان و خانواده، راحت و آسوده زندگی کنی.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 446
صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داري ، به يادگار بماني که بوي او داري دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در اوست ، توان به دست تو دادن گرش نکو داري در آن شمايل مطبوع هيچ نتوان گفت ، جز اين قدر که رقيبان تندخو داري نواي بلبلت اي گل کجا پسند افتد ، که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داري به جرعه تو سرم مست گشت نوشت باد ، خود از کدام خم است اين که در سبو داري به سرکشي خود اي سرو جويبار مناز ، که گر بدو رسي از شرم سر فروداري دم از ممالک خوبي چو آفتاب زدن ، تو را رسد که غلامان ماه رو داري قباي حسن فروشي تو را برازد و بس ، که همچو گل همه آيين رنگ و بو داري
ز کنج صومعه حافظ مجوي گوهر عشق
،
قدم برون نه اگر ميل جست و جو داري
تعبیر:
در انتخاب دوست و همنشین دقت کن. بیهوده با خودسری و ندانم کاری، هستی خود را تباه نکن. با سعی و کوشش خود می توانی به همه چیز برسی. سعی کن که عاقبت اندیش و موقر باشی و عجولانه تصمیم نگیری. از منیت و تکبر، چیزی غیر از زیان نخواهی دید. شرایط لازم برای کسب نتیجه ی مساعد را دارا هستی. به خودت اعتماد کن.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 13
مي دمد صبح و کله بست سحاب ، الصـبوح الصبـوح يــا اصحــاب مــي چـکد ژاله بر رخ لاله ، المــدام المــدام يا احـباب مي وزد از چمن نسيم بهشت ، هان بنوشيد دم به دم مي ناب تخت زمرد زده است گل به چمن ، راح چون لـعل آتشين درياب در مــيخـانه بسته اند دگر ، افـتـتـح يـا مفــتح الابواب لب و دندانت را حقوق نمک ، هست بر جان و سينه هاي کباب اين چنين موسمي عجب باشد ، که ببندند ميکده به شتاب
بر رخ ساقي پري پيکر
،
همچو حافظ بنوش باده ناب
تعبیر:
در کارت عجله نداشته باش و اصرار نکن. اگر می خواهی به مقصود برسی باید مشکلات زیادی را پشت سر بگذاری. این در بسته وقتی باز می شود که حقوق دیگران را رعایت کنی. غم خوردن سودی ندارد. با گذشت زمان به مراد خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 10
دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما ، چيست ياران طريقت بعد از اين تدبير ما ما مريدان روي سوي قبله چون آريم چون ، روي سوي خانه خمار دارد پير ما در خرابات طريقت ما به هم منزل شويم ، کاين چنين رفته ست در عهد ازل تقدير ما عقل اگر داند که دل دربند زلفش چون خوش است ، عاقلان ديوانه گردند از پي زنجير ما روي خوبت آيتي از لطف بر ما کشف کرد ، زان زمان جز لطف و خوبي نيست در تفسير ما با دل سنگينت آيا هيچ درگيرد شبي ، آه آتشناک و سوز سينه شبگير ما
تير آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
،
رحم کن بر جان خود پرهيز کن از تير ما
تعبیر:
دلسرد و نا امید هستی اما این حالت همیشگی نیست زیرا هرچه از خدا بخواهی با کمی کوشش و تلاش به دست می آوری.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 69
کس نيست که افتاده آن زلف دوتا نيست ، در رهگذر کيست که دامي ز بلا نيست چون چشم تو دل مي برد از گوشه نشينان ، همراه تو بودن گنه از جانب ما نيست روي تو مگر آينه لطف الهيست ، حقا که چنين است و در اين روي و ريا نيست نرگس طلبد شيوه چشم تو زهي چشم ، مسکين خبرش از سر و در ديده حيا نيست از بهر خدا زلف مپيراي که ما را ، شب نيست که صد عربده با باد صبا نيست بازآي که بي روي تو اي شمع دل افروز ، در بزم حريفان اثر نور و صفا نيست تيمار غريبان اثر ذکر جميل است ، جانا مگر اين قاعده در شهر شما نيست دي مي شد و گفتم صنما عهد به جاي آر ، گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست گر پير مغان مرشد من شد چه تفاوت ، در هيچ سري نيست که سري ز خدا نيست عاشق چه کند گر نکشد بار ملامت ، با هيچ دلاور سپر تير قضا نيست در صومعه زاهد و در خلوت صوفي ، جز گوشه ابروي تو محراب دعا نيست
اي چنگ فروبرده به خون دل حافظ
،
فکرت مگر از غيرت قرآن و خدا نيست
تعبیر:
زندگی عرصه ی خوشی و غم ها است. از گرفتاری و حوادث روزگار نمیتوان فرار کرد اما میتوان با صبر و تحمل از گرداب حوادث گذشت. دعا کلید آرامش است و امید آرام بخش دلها.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 297
زبان خامه ندارد سر بيان فراق ، وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق دريغ مدت عمرم که بر اميد وصال ، به سر رسيد و نيامد به سر زمان فراق سري که بر سر گردون به فخر مي سودم ، به راستان که نهادم بر آستان فراق چگونه باز کنم بال در هواي وصال ، که ريخت مرغ دلم پر در آشيان فراق کنون چه چاره که در بحر غم به گردابي ، فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق بسي نماند که کشتي عمر غرقه شود ، ز موج شوق تو در بحر بي کران فراق اگر به دست من افتد فراق را بکشم ، که روز هجر سيه باد و خان و مان فراق رفيق خيل خياليم و همنشين شکيب ، قرين آتش هجران و هم قران فراق چگونه دعوي وصلت کنم به جان که شده ست ، تنم وکيل قضا و دلم ضمان فراق ز سوز شوق دلم شد کباب دور از يار ، مدام خون جگر مي خورم ز خوان فراق فلک چو ديد سرم را اسير چنبر عشق ، ببست گردن صبرم به ريسمان فراق
به پاي شوق گر اين ره به سر شدي حافظ
،
به دست هجر ندادي کسي عنان فراق
تعبیر:
با وجود تمام سختی ها و ناکامی ها، امید خود را از دست نده. اگر به هدف و مقصود خود ایمان داری، صبور و شکیبا باش. همه ی غم ها و ناکامی ها پایانی جز شادی و وصال ندارند. امید داشته باش.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 238
جهان بر ابروي عيد از هلال وسمه کشيد ، هلال عيد در ابروي يار بايد ديد شکسته گشت چو پشت هلال قامت من ، کمان ابروي يارم چو وسمه بازکشيد مگر نسيم خطت صبح در چمن بگذشت ، که گل به بوي تو بر تن چو صبح جامه دريد نبود چنگ و رباب و نبيد و عود که بود ، گل وجود من آغشته گلاب و نبيد بيا که با تو بگويم غم ملالت دل ، چرا که بي تو ندارم مجال گفت و شنيد بهاي وصل تو گر جان بود خريدارم ، که جنس خوب مبصر به هر چه ديد خريد چو ماه روي تو در شام زلف مي ديدم ، شبم به روي تو روشن چو روز مي گرديد به لب رسيد مرا جان و برنيامد کام ، به سر رسيد اميد و طلب به سر نرسيد
ز شوق روي تو حافظ نوشت حرفي چند
،
بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مرواريد
تعبیر:
یارتان حاضر به هر گونه فداکاری برای شما می باشد. هر ملامتی را به خاطر شما تحمل می کند و برای رسیدن به تو بهای سنگینی پرداخت کرده است. بدون شما زندگی برایش چون شب است. تو هم طلب او را برآورده ساز تا خوبی های او را جبران کرده باشی.